حرف های خودمونی

ما را که "یا مجیر" و "اجرنا" عوض نکرد *** دلتنگ گریه های محرم شده دلم

حرف های خودمونی

ما را که "یا مجیر" و "اجرنا" عوض نکرد *** دلتنگ گریه های محرم شده دلم

بسم الله الرحمن الرحیم

بدون مقدمه سر اصل مطلب میروم، سالی که گذشت من حرف های زیادی شنیدم از قبل انتخابات پرشور 92 تا خوشحالی های بعد از آن و شروع شدن حرف و حدیث ها درباره رئیس جمهور جدید و انتقادات و ... که هر کدوم جای تحلیل بسیار گسترده رو داره ولی من میخوام خیلی خودمونی به چندتا چیز اشاره کنم بدون در نظر گرفتن بحث سیاسی در این موضوع.

اونم این هست که واقعا چرا یکسری ها اینقدر ساز مخالف میزنند از دولت اصولگرا بگیر تا اصلاحات، اعتدال، انفعال :) و ... واقعا طرفداری کردن از آمریکا و غربی ها تا چه حد؟؟؟ واقعا اینقدر که از این سازهای مخالف ضربه خوردیم از چیز دیگری نخوردیم.

قطعا سوال شده براتون که منظورم چه حرف هاییست، منظورم اون دسته از آدم هایی هستند که فکر میکنند مقاومتی که کردیم و میکنیم (و خواهیم کرد) چیزی جز ضربه برامون نبوده، میگن که یه رابطه ای چیزی برقرار کنیم که اقتصاد بهتر بشه یا اینقدر تحت فشار نباشیم، دقیقا حرفم با اونایی هست که میگن مقاومت تا حالا فایده نداشته و نداره هست!

سوالم اینجاست که واقعا اگه فایده نداشته چجوری اینقدر آمریکا و غرب لح لح میزنند که مذاکره کنند چرا اینقدر بدنبال برقراری ارتباط هستند؟ چرا تو این قطع نامه جدید ضد ایرانی اتحادیه اروپا تاکید بر راه اندازی دفتری در ایران هستند؟

پس چرا تو این همه کشور و نظام های مختلف این چند کشور شاخص به قول خودشان ابرقدرت که به قول ما همون استکبار جهانی چرا اینقدر به فکر ایران افتادند و بدنبال به نتیجه رسیدن با ایرا ن هستند؟ یعنی واقعا آمریکا اگر خطر انرژی و پیشرفت هسته ای ما رو نمیدید اصلا راضی میشد پای میز مذاکره بیاید و بخواهد صحبتی بکند!!!

دقیقا حرف همینه که اونها پیشرفت های ما در زمینه های مختلف را دیده اند و چه بسا ترسیده اند از غنی سازی ها و انرژی هسته ای بگیرید تا موشک های بالستیک و تکنولوژی های نانو و داروهای ضد سزطان و ...، حرف من اینه اگه این ها پیشرفت نیست پس دقیقا پیشرفت چیه؟

البته از این نکته نباید غافل بود و نباید تکذیب کرد که سختی های زیادی تو این راه برامون وجود داشته و داره از گرونی ها بگیر( که البته مشکل عمده به اقتصاد داخل برمیگرده) تا  شهید شدن یاران باوفای این نظام همچون شهید احمدی روشن ها و شهریاری ها که همه ی این ها می ارزد به اینکه جلوی استکبار و رژیم غاصب سر خم نکنیم و به پا باستیم.

همون طور که تو قرآن اومده: إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا، بالاخره بعد هر سختی آسونی هست این وعده خداست به بندگانش پس قطعا وعده خدا حق هست.

در آخر حرفم اینه که به جای تمام این حرف ها به خودمون بیایم به فکر فرهنگ سازی های مثبت باشیم به گفته ی مقام معظم رهبری و به فکر پیشرفت اقتصاد درونی و اتکا به مردم و سیاست های داخلی باشیم تا به فکر برقراری و گدایی ارتباط با کشور های استکباری که هر روز یه دردسری برای مردم مختلف جهان ایجاد میکنند.

به امید پیروزی حق که به گفته خداوند متعال: "وَ نُریدُ أنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الأرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثین." ( آیه 5 سوره قصص)

***********************************************************

عشق نوشت:

عشق نوشت من حرفای یه جوونیه که در مقابل دستورات دینش فقط اطاعت کرد بدون در نظر گرفتن خودش و فقط یه چیز براش مهم بود اونم «رضایت رهبر و مقتدایش»

شهید علی خلیلی در نامه ای به مقام معظم رهبری:

شهید علی خلیلی

متن کامل نامه در ادامه مطلب

السلام علیک یا بقیة الله

۳ نظر ۱۶ فروردين ۹۳ ، ۲۰:۰۸
علی

بسم الله الرحمن الرحیم

چند وقتی هست که شروع به کتاب خوندن در زمینه های مختلف کردم که خیلی خدارو شاکرم در این سال جدید این تغییر در من اتفاق افتاده است!

گفتم از این به بعد تجربیاتم رو به رفقا هم منتقل کنم. یکسری کتاب بود که 2 الی 3 سال پیش گرفته بودم ولی جدیدا تقریبا اکثرشون رو خوندم.

سری کتاب های «نیمه پنهان ماه» و «آسمان» که به روایت همسر شهدا میباشد. هر کتاب متعلق به یکی از شهدا میباشد که واقعا بینظیر هست.

این کتاب ها از قول همسر شهدا از موقع آشنایی با اون شهید بزرگوار میباشد. از جمله شهید: باکری، چمران، بابایی، همت و ...

واقعا پیشنهاد میکنم این سری کتاب هارو بخونید.

کتاب آسمان 1 (شهید بابایی به روایت همسر شهید):

عباس بابایی

«پایت را که از زمین برگیری آسمان راههای بیکرانش را نشانت خواهد داد. تو را در بر خواهد گرفت و چونان امانتی لطیف بالا خواهد برد. آن وحشت گنگ و بدوی از ارتفاع، صفیر گلوله هایی که با خود طنین مرگ را دارند دیگر نخواهدت ترساند. در نگاهت آسمان و زمین به هم می‌پیوندند تا افق شوند.... جایی برای در آمدن و لاجرم غروب کردن و اگر غروب اینگونه خونین نباشد، چگونه آفتاب هر صبح طلوعی تازه خواهد داشت؟

"عباس بابایی" آخرین پروازش را در عید قربان انجام داد. همسرش همان وقت در مکه منتظر آمدنش بود. فرصت کمی مانده بود و مرد که از چند شب پیش تقریبآ نخوابیده بود, کارهای زیادی داشت که باید انجام می‌داد.

حقیقت همسایه دیوار به دیوار مرگ بود و مرد حقیقت را یافته بود.»

این سری کتاب ها از انتشارات «روایت فتح» می باشند.

السلام علیک یا بقیة الله

۰ نظر ۱۵ فروردين ۹۳ ، ۱۵:۲۸
علی

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام به همه ی دوستان خوبم

امروز تصمیم گرفتم که تعدادی از آهنگ های حامد زمانی رو که خودم هم خیلی دوست دارم قرار بدم.

واقعا چنین خواننده انقلابی رو باید تشویق کرد و پشتیبانی کرد.

انشاالله که همیشه موفق باشه!

آهنگ ها:

1-امروز هنوز تموم نشده

2-عشق پاک

3-مرگ بر آمریکا

4-حضرت محمد(ص)

5-گزینه های روی میز

6-فصل رسیدن

7-راز روشن

8-شهر باران

حامد زمانی

امیدوارم همیشه پایدار و سلامت باشی!

السلام علیک یا بقیة الله

۱ نظر ۱۲ فروردين ۹۳ ، ۱۷:۲۹
علی

بسم الله الرحمن الرحیم

بر کنج لبت نوشته یحیی و یمیت *** من مات من العشق، فقد مات شهید

امروز میخوام با یکی از شهدا که واقعا دوستش دارم آشنا بشید.

اسمش علی بلورچی هست.

دانش آموز دبیرستان مفید و رتبه 5 کنکور و دانشجوی رشته الکترونیک دانشگاه شریف بود.

از شاگردان خاص حضرت آیت الله حق شناس به شمار میومد!

بعد از مدتها که دنبال اطلاعاتی از این شهید بزرگوار بودند دفترچه ی محاسبه نفس شهید رو پیدا کردند که به اصطلاح خود شهید، گناهان و خطاهایی که انجام داده رو در اون نوشته است. من حرفی درباره ی نوشته های اون نمیزنم، خودتون بخونید و قضاوت کنید.

این دفترچه رو از روز پنجشنبه 22 آذرماه سال 63 شروع به نوشتن کرده بوده و در زمان شهادتش 21 سال بیشتر نداشته است.

دفترچه محاسبه نفس: علی بلورچی هستم با 101 گناه

1. نماز صبح را بی حال خواندم و اصولاً حال نداشتم و خیلی بی حال زیارت عاشورا خواندم.

2. خواب بر من غلبه کرد.

3. یاد امام زمان علیه السلام کم بودم و هستم.

4. الفاظ زائد زیاد به کار بردم.

5. مشارطه نکردم.

6. زود عصبانی می شوم.

...

۰ نظر ۰۹ بهمن ۹۲ ، ۱۶:۱۸
علی