حرف های خودمونی

ما را که "یا مجیر" و "اجرنا" عوض نکرد *** دلتنگ گریه های محرم شده دلم

حرف های خودمونی

ما را که "یا مجیر" و "اجرنا" عوض نکرد *** دلتنگ گریه های محرم شده دلم

۲ مطلب با موضوع «دل نوشته ها» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

میخواستم درباره این اتفاقات اخیر کمی بنویسم و خوشحال باشم از اتفاقات اخیر مخصوصا در زمینه هسته ای که خداروشکر دیگه کوتاه نیومدن و دیگه پای خط قرمز ها ایستادند و میخواستم کمی درد و دل کنم، وقتی این شعر رو دیدم، جایی برای حرف اضافی ندیدم. خود شعر درد و دل هست.

از این جا یک خسته نباشید به وزیر امور خارجه میگم، البته بیشتر به امثال آقای تخت روانچی و آقای عراقچی که سیاست لبخند دکتر ظریف رو کمی چاشنی جدیت بخشیدند و پای حقوق کشورمون ایستادند.

به مناسبت یوم الله 15 خرداد:

یادتان هست همه عین برادر بودند
تاجر و کارگر انگار برابر بودند
یادتان هست چه شوری همه جا برپا بود
عجم و ترک و لر و کرد و عرب آنجا بود
یادتان هست همه گوش به فرمان بودند
سینه چاک سخن پیر جماران بودند
یادتان هست که می گفت اگر پر باریم
همه را از نمک ماه محرم داریم
یادتان هست که از حیله دشمن می گفت
یادتان هست که از پیله دشمن می گفت
گفت دلداری دشمن دلتان را نبرد
مثل طوفان زده ها حاصلتان را نبرد
جنگ جنگ است فقط رنگ عوض می گردد
نقشه ها در پی هر جنگ عوض می گردد
چشم وا کن اخوی خوب ببین یار کجاست
نخل بسیار ولی میثم تمار کجاست
أین عمار کجایید جوانان وطن
أین عمار بیایید جوانان وطن
ما محال است که از بیعتمان برگردیم
تا که مثل پسر فاطمه بی سر گردیم
یادمان هست که مدیون شهیدان هستیم؟
اهل جمهوری اسلامی ایران هستیم؟

*********************************************************************************

عشق نوشت: به بهانه ولادت مولای متقیان حسین بن علی(ع) که گذشت.
حسین جان:
روزی که شود "اذا السماء انفطرت"
وانگه که شود "اذا النجوم انکدرت"
من دامن تو بگیرم اندر "سئلت"
گویم صمدا "بای ذنب قتلت"
عشق تو مرا "الست منکم ببعید"
هجر تو مرا "ان عذابی لشدید"
بر کنج لبت نوشته "یحیی و یمیت"
من مات من العشق فقد مات شهید
.
این شعر به روایتی از شیخ بهایی می باشد.
السلام علیک یا بقیة الله
۲ نظر ۱۴ خرداد ۹۳ ، ۰۷:۵۴
علی

بسم الله الرحمن الرحیم

چند وقتی هست دلم میخواد درباره اتفاقات اخیر که در اطرافم در حال رخ دادن هست بنویسم ولی اصلا وقت نکردم، شاید ماه رجب بهترین بهانه بود که بالاخره شروع به نوشتن کنم، از خستگی ها و کارها و ... که بگذریم ماه رجب چیزی از این هارو باقی نمیگذاره! ماهی که بسیار بسیار سفارش شده هست. اولین روز و شبش هم با بهترین شبها، شب لیلة رغائب آغاز شد و چه با صفا بود این و شب و روز که واقعا برای من به یادماندنی شد. غرضم از گفتن این ها حرفا اینه که این ماه رو از دست ندیم و با همه ی مشغولیت ها و کارها کمی توی این ماه برای خودمون وقت بگذاریم، نمیگم زیاد در حد روزی یک ساعت، حتی در حد نیم ساعت هم کفایت میکنه! وقت بزاریم ببینیم واقعا داریم چی کار  میکنیم و برای چه اهدافی فعالیت میکنیم که خدای نکرده سر بالا نیاریم و ببینم که در آخرت به اسم بچه مذهبی و حزب اللهی مصداق آیه: «خَسِرَ الدُّنیا وَالآخِرَة» شده ایم. عرض بنده با این جمله تمام که: کاشکی برای عقایدمون از خودمون خرج کنیم و بر آن ها پافشاری داشته باشیم. این جمله بماند تا مفصلا سر همین ماجرا به زودی درد و دلی بنویسم و حرف هایم را بزنم.

شب ولادت پسر شاه خراسانی ایران هم بر همه دوستداران حضرت مبارک باشد.

چند بیتی از سید حمیدرضا برقعی در مدح امام جواد در شب میلاد حضرت:

عاشقی را به وجد می آری یوسفانه تبسمی داری

به کدامین ملیح رفتی که چهره ای سبز و گندمی داری ؟

وصف آیینه کار شاعر نیست از لب خود شنیدنی هستی

دوست دارم خودت بگویی که از خودت چه تجسمی داری

مرهم و زخم در نگاه شماست حلقه اتحاد خوف و رجاست

بر سر مهربانی چشمت مژه هایی تهاجمی داری

با یقین می رسم به این معنی چارده نور واحدی ، یعنی

عشق از هر نظر خودت هستی با خودت چه تفاهمی داری

کفر را جذبه های لبخندت چاره ای نیست جز مسلمانی

خنده کن یا مکارم الاخلاق معجزات تبسمی داری

امام جواد

السلام علیک یا بقیة الله

۱ نظر ۱۹ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۹:۲۲
علی