حرف های خودمونی

ما را که "یا مجیر" و "اجرنا" عوض نکرد *** دلتنگ گریه های محرم شده دلم

حرف های خودمونی

ما را که "یا مجیر" و "اجرنا" عوض نکرد *** دلتنگ گریه های محرم شده دلم

۹ مطلب توسط «علی» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

چند روز پیش بود که داخل دانشگاه شنیدم قرار هست فیلمی از جشنواره فجر به اسم "بادیگارد" کار آقای حاتمی کیا پخش بشه و دیروز بود که داخل دانشگاه این فیلم رو دیدم، همین جا این رو بگم که تحلیل گر و منتقد به فیلم و کلا عرصه سینمایی نیستم و صرفا چیزی که برداشت کردم رو مینویسم، درباره خوش ساخت بودن فیلم نظر کارشناسی ندارم ولی اکثر داستان برام باور پذیر بود از دعوا های داخل فیلم تا به طور مخصوص شک کردن های نقش اول فیلم درباره این که آیا راهی که میرم درست هست یا نه که به نظرم خیلی قابل درک بود چون اکثرا باهاش برخورد داشتیم و حس کردیم، بیشتر درباره فیلم توضیح نمیدم که هر کس فیلم رو ندیده داستان لو نره، حتما ارزش یک بار دیدن رو داره به نظرم، البته اگر علاقه دارید فیلم ارزشی ببینید. حتما به شباهت های حاج حیدر هم دقت کنید!

جوایزش هم اگر اشتباه نکتم:

1- سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول مرد آقای پرویز پرستویی

2- سیمرغ بهترین جلوه های بصری آقای اسلامیان

3- دومین فیلم از نگاه تماشاگران بعد از فیلم "ابد و یک روز"

کلا تو سه جمله نظرم درباره فیلم و شباهتش با دنیای واقعی:

1- کم نیستن آدم هایی که به خاطر باورشون زندگی میکنند نه چیزهای دیگه ای که شاید به نظر ما خیلی به نفعشون هست و مهم تر از این، قطعا کم نیستن افرادی که صرفا با ظاهرسازی و تظاهر کمک به نظام و طرفداری از کشور چه کارها که نمیکنند.

2- تا حالا به فرق بین کلمه محافظ و "بادیگارد" فکر نکرده بودم به نظرم میاد خیلی کارها مثل همین دو تا کلمه باشند که در ظاهر فرقی ندارند ولی در اصل ماجرا پشت یکیش عقیده و اعتقادات هست. (حالا هر عقیده ای، مهم بودن یکسری اصول هست)

3- قطعا امثال "حیدر" های فیلم "بادیگارد" کم نیستن که زحمت این جایی که داخلش هستیم و زندگی میکنیم رو میکشن با تمام کمی و کاستی هایی که شاید این نظام و کشورمون داره و خیلی هم ازش بد میگییم، ولی انصافا یه بار پیش خودمون بگیم ما چی کار کردیم و چقدر درست عمل کردیم و میکنیم که از همه توقع داریم خیلی خوب برخورد کنن و همه چیز سریع گل و بلبل بشه. باز هم میگم منکر کم و کاستی ها هیچ وقت نیستم.

**ولی کی باید این مشکلات رو رفع کنه؟ خودمون؟ مسئولین؟ مردم؟ مگه ما مردم نیستیم و خودمون مسئولیت نداریم؟**

********************************************************************************************************

پی نوشت: اولین فیلمی بود که از جشنواره دیدم، در کل فیلم های خوبی که دیدید رو لطف کنید بگید برم ببینم، "ایستاده در غبار" و "ابد و یک روز" رو هم تعریفش رو زیاد شنیدم که اگر جایی اکران شد حتما میرم و پیشنهاد میکنم این همه تعریف حداقل ارزش دیدن رو داشته باشه. 

.

تسلیت نوشت: ایام فاطمیه رو به حضرت صاحب (عج) و شیعیان حضرت تسلیت عرض میکنم.

دارد دل و دین می برد از شهر شمیمی

افتاده نخ چادر او دست نسیمی

تسبیح دلم پاره شد آن  دم که شنیدم

با دست خودش داده اناری به یتیمی

حتی اثر وضعی تسبیح و دعا را

بخشیده به همسایه، چه قرآن کریمی

در خانه ی زهرا همه معراج نشینند

آنجا که به چادر او نیست گلیمی

ای کاش در این بیت بسوزم که شنیدم

می سوخت حریم دل مولا چه حریمی

آتس مزن آنش در و دیوار دلش را

جز فاطمه در قلب علی نیست مقیمی

حالا نکند پنجره را وا بگذاریم

پرپر شود آن لاله زخمی به نسیمی

(سید حمیدرضا برقعی)

التماس دعا

السلام علیک یا بقیة الله

۱ نظر ۰۳ اسفند ۹۴ ، ۱۲:۴۷
علی

بسم الله الرحمن الرحیم

روز قبل دیدار بود که بعد از یکی از جلسات شورا انجمن اسلامی دانشگاه یکی از دوستان بهم گفت فردا میری برای دیدار؟؟ من هم که واقعیتش فراموش کرده بودم زمان دیدار با رهبری رو جا خوردم و همون موقع قبول کردم که مجبور شدم کار دیگه ای رو کنسل کنم که واقعا بعد جلسه خیلی خوشحال بودم که در این جلسه حضور داشتم و از نزدیک شاهد دیدگاه ها و انتقادات و مطالبات نماینده تشکل ها از رهبر معظم انقلاب و پاسخ های ایشان بودم.

.

به هر حال با هر زحمتی بود به جلسه رسیدم و چون برای اولین بار بود که دیدار رفته بودم تازگی های زیادی داشت و اتفاقات جالبی هم رخ داد که باشد ان شاء الله سر فرصت مناسب تر، به دلیل اینکه الان حرف های مهم دیگری برای گفتن دارم و اون هم صحبت ها و نقطه نظر های مطرح شده در جلسه و همچنین صحبت های اصلی خود مقام معطم رهبری می باشد .

بدون مقدمه مستقیم به یکسری از صحبت ها و نکات و سوال و جواب ها که از نظرم مهم و جالب بود می پردازم و از قلم خودم قریب به مضمون مطالبی که شنیدم را بیان میکنم، البته پیشنهاد میکنم اگر وقت بیشتری دارید یکسر به مشروح صحبت ها بزنید.

.

*اولین صحبتی که جالب توجه بود و به نظر خودم من میتوان آن را پاسخی برای این شبهه که میگویند چرا باید گفت مرگ بر اسرائیل بیان شد این بود که رهبری فرمودند: «این که میگوییم اسرائیل باید نابود گردد به معنای قتل عام مردم آن منطقه نمیباشد، بلکه باید در آن منطقه حاکمیت به رفراندوم گذاشته شود و مردم حکومت را انتخا کنند و این منطق را همه ی دنیا قبول دارد و این تنها راهکار نابودی رژیم صهیونیستی می باشد» و یکی دیگر از حرف ها در این باب دستور و اجازه رهبری برای تجهیز کرانه غربی در غزه می باشد که بتوانند جوابی دندان شکن به حملات اسرائیلی ها بدهند.

** حرف بعدی که به نظرم خیلی مهم و حائز اهمیت اومد پاسخ رهبری در جواب سوال یکی از نماینده های تشکل دانشجویی بود که سوال مطرح شده ایم بود که آیا قشر دانشجو مثلا در حوزه سیاست خارجه که رهبری فرمودند از تیم مذاکره کننده حمایت و پشتیبانی می کنند نباید دیگر انتقاد کند و پا فراتر از صحبت های رهبری بگذارد؟

در پاسخ این مقام معظم رهبری فرمودند: « خیر، قشر دانشجو باید تحلیل کند، فکر داشته باشد، انتقاد کند و هر جایی که لازم بود خط شکن باشد، رسالت و کار دانشجو این می باشد، شاید در مسئله ای صلاح باشد رهبری اینگونه برخورد کند ولی شما کار خود را انجام دهید و انتقادات خود را با رعایت تقوا، تاکید میکنم با رعایت تقوا، به پیش ببرید.»

.

صحبت ها بیشتر از این ها بود ولی این ها نکات جالب و مهمی به شمار می آمد.

و دو جمله از توصیه های رهبر انقلاب به دانشجو ها و تشکل های دانشجویی:

1-توصیه اول: تقویت مطالعات دینی و سیاسی در کنار آن کار علمی و بالا بردن قدرت تحلیل.

2-رقابت گفتمانی در محیط‌های دانشگاهی، با منطق قوی و همراه با تحمل مخالف، توصیه‌ی دومرهبر انقلاب اسلامی به دانشجویان بود.

*******************************************************************************************************

پی نوشت اول: طبق حرف مقام معظم رهبری ما شعار نه غزه نه لبنان نداریم، جمهوری اسلامی از ابتدا امر و انقلاب مدافع حق مظلوم بوده است و خواهد بود.

ان شاء الله در روز جمعه آخر ماه مبارک یا همان روز قدس این را باز هم مانند سال های گذشته به همه اثبات خواهیم کرد.

پی نوشت دوم: به مناسبت آخرین شب جمعه ماه مبارک رمضان و تمام شدن این ماه سراسر رزق و روزی و برکت:

فریاد بزن در دل خود یاد خدا را

یک بار دگر زمزمه کن نام خدا را

هرگاه نگاهت به افق ها نظری داشت

در بال سحر نیک ببین ماه خدا را

ان شاء الله در این چند سحر آخر ماه مبارک هم خداوند نظر ویژه ای به همه ما داشته باشند.

السلام علیک یا بقیة الله فی الارضه

۰ نظر ۰۲ مرداد ۹۳ ، ۱۹:۳۲
علی

بسم الله الرحمن الرحیم

میخواستم درباره این اتفاقات اخیر کمی بنویسم و خوشحال باشم از اتفاقات اخیر مخصوصا در زمینه هسته ای که خداروشکر دیگه کوتاه نیومدن و دیگه پای خط قرمز ها ایستادند و میخواستم کمی درد و دل کنم، وقتی این شعر رو دیدم، جایی برای حرف اضافی ندیدم. خود شعر درد و دل هست.

از این جا یک خسته نباشید به وزیر امور خارجه میگم، البته بیشتر به امثال آقای تخت روانچی و آقای عراقچی که سیاست لبخند دکتر ظریف رو کمی چاشنی جدیت بخشیدند و پای حقوق کشورمون ایستادند.

به مناسبت یوم الله 15 خرداد:

یادتان هست همه عین برادر بودند
تاجر و کارگر انگار برابر بودند
یادتان هست چه شوری همه جا برپا بود
عجم و ترک و لر و کرد و عرب آنجا بود
یادتان هست همه گوش به فرمان بودند
سینه چاک سخن پیر جماران بودند
یادتان هست که می گفت اگر پر باریم
همه را از نمک ماه محرم داریم
یادتان هست که از حیله دشمن می گفت
یادتان هست که از پیله دشمن می گفت
گفت دلداری دشمن دلتان را نبرد
مثل طوفان زده ها حاصلتان را نبرد
جنگ جنگ است فقط رنگ عوض می گردد
نقشه ها در پی هر جنگ عوض می گردد
چشم وا کن اخوی خوب ببین یار کجاست
نخل بسیار ولی میثم تمار کجاست
أین عمار کجایید جوانان وطن
أین عمار بیایید جوانان وطن
ما محال است که از بیعتمان برگردیم
تا که مثل پسر فاطمه بی سر گردیم
یادمان هست که مدیون شهیدان هستیم؟
اهل جمهوری اسلامی ایران هستیم؟

*********************************************************************************

عشق نوشت: به بهانه ولادت مولای متقیان حسین بن علی(ع) که گذشت.
حسین جان:
روزی که شود "اذا السماء انفطرت"
وانگه که شود "اذا النجوم انکدرت"
من دامن تو بگیرم اندر "سئلت"
گویم صمدا "بای ذنب قتلت"
عشق تو مرا "الست منکم ببعید"
هجر تو مرا "ان عذابی لشدید"
بر کنج لبت نوشته "یحیی و یمیت"
من مات من العشق فقد مات شهید
.
این شعر به روایتی از شیخ بهایی می باشد.
السلام علیک یا بقیة الله
۲ نظر ۱۴ خرداد ۹۳ ، ۰۷:۵۴
علی

بسم الله الرحمن الرحیم

چند وقتی هست دلم میخواد درباره اتفاقات اخیر که در اطرافم در حال رخ دادن هست بنویسم ولی اصلا وقت نکردم، شاید ماه رجب بهترین بهانه بود که بالاخره شروع به نوشتن کنم، از خستگی ها و کارها و ... که بگذریم ماه رجب چیزی از این هارو باقی نمیگذاره! ماهی که بسیار بسیار سفارش شده هست. اولین روز و شبش هم با بهترین شبها، شب لیلة رغائب آغاز شد و چه با صفا بود این و شب و روز که واقعا برای من به یادماندنی شد. غرضم از گفتن این ها حرفا اینه که این ماه رو از دست ندیم و با همه ی مشغولیت ها و کارها کمی توی این ماه برای خودمون وقت بگذاریم، نمیگم زیاد در حد روزی یک ساعت، حتی در حد نیم ساعت هم کفایت میکنه! وقت بزاریم ببینیم واقعا داریم چی کار  میکنیم و برای چه اهدافی فعالیت میکنیم که خدای نکرده سر بالا نیاریم و ببینم که در آخرت به اسم بچه مذهبی و حزب اللهی مصداق آیه: «خَسِرَ الدُّنیا وَالآخِرَة» شده ایم. عرض بنده با این جمله تمام که: کاشکی برای عقایدمون از خودمون خرج کنیم و بر آن ها پافشاری داشته باشیم. این جمله بماند تا مفصلا سر همین ماجرا به زودی درد و دلی بنویسم و حرف هایم را بزنم.

شب ولادت پسر شاه خراسانی ایران هم بر همه دوستداران حضرت مبارک باشد.

چند بیتی از سید حمیدرضا برقعی در مدح امام جواد در شب میلاد حضرت:

عاشقی را به وجد می آری یوسفانه تبسمی داری

به کدامین ملیح رفتی که چهره ای سبز و گندمی داری ؟

وصف آیینه کار شاعر نیست از لب خود شنیدنی هستی

دوست دارم خودت بگویی که از خودت چه تجسمی داری

مرهم و زخم در نگاه شماست حلقه اتحاد خوف و رجاست

بر سر مهربانی چشمت مژه هایی تهاجمی داری

با یقین می رسم به این معنی چارده نور واحدی ، یعنی

عشق از هر نظر خودت هستی با خودت چه تفاهمی داری

کفر را جذبه های لبخندت چاره ای نیست جز مسلمانی

خنده کن یا مکارم الاخلاق معجزات تبسمی داری

امام جواد

السلام علیک یا بقیة الله

۱ نظر ۱۹ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۹:۲۲
علی

بسم الله الرحمن الرحیم

چند روزی هست که مطالعه کتاب استاد عشق رو تموم کردم و میخوام دربارش بنویسم اما وقت نمیشد، به هر حال میروم سر اصل مطلب:

اصل مطلب از این قراره که قبل از شروع مطالعه این کتاب حتی فکرشم نمیکردم در این حد کتاب جذابی باشه که بخوام سریعتر به پایانش برسم.

درباره کتاب باید بگم که کتاب از زبان فرزند دکتر حسابی یعنی ایرج حسابی نوشته شده و سرگذشت کامل پدرشون رو به روایت از خود دکتر حسابی نوشته اند که البته بعد از فوت این استاد عالیقدر این اتفاق افتاده است.

کوتاه و مختصر درباره محتوای کتاب:

از نظر رفتار ها و اخلاق تربیتی دکتر باید بگم از این نظر کتاب واقعا فوق العاده هست و دکتر حسابی شخصی است که بسیار الگوی شخصیتی مناسبی دارا می باشد، از برخورد این استاد گرانقدر با پدر و مادر و فرزندان و شاگردان ایشان کاملا میتوان فهمید که شخصی فداکار و از خود گذشته می باشند.

از نظر مراتب علمی و سخت کوشی ایشون باید گفت یکی از پدیده های موجود در علم و دانش بودند و خدمت های بسیار بزرگی به مملکت داشته اند.

از نظر مذهبی باید بگم شخصی متدین هستند که از رفتار ها و گذشت ها و خدمت های بدون چشم داشت این بزرگوار میتوان به خالص رفتار کردن و عمق دیدن داری ایشون پی برد.

چندتا از بهترین قسمت های کتاب شامل: رفتار دکتر با پدرشون بعد از مدت ها می باشد که آن ها را ترک گفته است، و دیگری برخورد و ارتباط دکتر با پدر علم فیزیک دنیا یعنی پروفسور اینشتین می باشد که واقعا وصف ناپذیر است.

نقد های متفاوتی هم به حرف های پسرشون درباره دکتر حسابی وارد می باشد که از جمله اون ها اشاره به کمی اغراق در حرف ها و کارهای پدرشون رو بیان می کنند.

من سعی کردم چیزی درباره اصل کتاب نگم و یک تحلیل کوتاه درباره اون نوشته باشم که خودتون مطالعه کنید!

به نظرم خودتون کتاب رو مطالعه کنید و قضاوت کنید.

کتاب خیلی خوبی از نظر تربیتی هست.

السلام علیک یا بقیة الله

۱ نظر ۳۰ فروردين ۹۳ ، ۲۱:۱۲
علی

بسم الله الرحمن الرحیم

بدون مقدمه سر اصل مطلب میروم، سالی که گذشت من حرف های زیادی شنیدم از قبل انتخابات پرشور 92 تا خوشحالی های بعد از آن و شروع شدن حرف و حدیث ها درباره رئیس جمهور جدید و انتقادات و ... که هر کدوم جای تحلیل بسیار گسترده رو داره ولی من میخوام خیلی خودمونی به چندتا چیز اشاره کنم بدون در نظر گرفتن بحث سیاسی در این موضوع.

اونم این هست که واقعا چرا یکسری ها اینقدر ساز مخالف میزنند از دولت اصولگرا بگیر تا اصلاحات، اعتدال، انفعال :) و ... واقعا طرفداری کردن از آمریکا و غربی ها تا چه حد؟؟؟ واقعا اینقدر که از این سازهای مخالف ضربه خوردیم از چیز دیگری نخوردیم.

قطعا سوال شده براتون که منظورم چه حرف هاییست، منظورم اون دسته از آدم هایی هستند که فکر میکنند مقاومتی که کردیم و میکنیم (و خواهیم کرد) چیزی جز ضربه برامون نبوده، میگن که یه رابطه ای چیزی برقرار کنیم که اقتصاد بهتر بشه یا اینقدر تحت فشار نباشیم، دقیقا حرفم با اونایی هست که میگن مقاومت تا حالا فایده نداشته و نداره هست!

سوالم اینجاست که واقعا اگه فایده نداشته چجوری اینقدر آمریکا و غرب لح لح میزنند که مذاکره کنند چرا اینقدر بدنبال برقراری ارتباط هستند؟ چرا تو این قطع نامه جدید ضد ایرانی اتحادیه اروپا تاکید بر راه اندازی دفتری در ایران هستند؟

پس چرا تو این همه کشور و نظام های مختلف این چند کشور شاخص به قول خودشان ابرقدرت که به قول ما همون استکبار جهانی چرا اینقدر به فکر ایران افتادند و بدنبال به نتیجه رسیدن با ایرا ن هستند؟ یعنی واقعا آمریکا اگر خطر انرژی و پیشرفت هسته ای ما رو نمیدید اصلا راضی میشد پای میز مذاکره بیاید و بخواهد صحبتی بکند!!!

دقیقا حرف همینه که اونها پیشرفت های ما در زمینه های مختلف را دیده اند و چه بسا ترسیده اند از غنی سازی ها و انرژی هسته ای بگیرید تا موشک های بالستیک و تکنولوژی های نانو و داروهای ضد سزطان و ...، حرف من اینه اگه این ها پیشرفت نیست پس دقیقا پیشرفت چیه؟

البته از این نکته نباید غافل بود و نباید تکذیب کرد که سختی های زیادی تو این راه برامون وجود داشته و داره از گرونی ها بگیر( که البته مشکل عمده به اقتصاد داخل برمیگرده) تا  شهید شدن یاران باوفای این نظام همچون شهید احمدی روشن ها و شهریاری ها که همه ی این ها می ارزد به اینکه جلوی استکبار و رژیم غاصب سر خم نکنیم و به پا باستیم.

همون طور که تو قرآن اومده: إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا، بالاخره بعد هر سختی آسونی هست این وعده خداست به بندگانش پس قطعا وعده خدا حق هست.

در آخر حرفم اینه که به جای تمام این حرف ها به خودمون بیایم به فکر فرهنگ سازی های مثبت باشیم به گفته ی مقام معظم رهبری و به فکر پیشرفت اقتصاد درونی و اتکا به مردم و سیاست های داخلی باشیم تا به فکر برقراری و گدایی ارتباط با کشور های استکباری که هر روز یه دردسری برای مردم مختلف جهان ایجاد میکنند.

به امید پیروزی حق که به گفته خداوند متعال: "وَ نُریدُ أنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الأرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثین." ( آیه 5 سوره قصص)

***********************************************************

عشق نوشت:

عشق نوشت من حرفای یه جوونیه که در مقابل دستورات دینش فقط اطاعت کرد بدون در نظر گرفتن خودش و فقط یه چیز براش مهم بود اونم «رضایت رهبر و مقتدایش»

شهید علی خلیلی در نامه ای به مقام معظم رهبری:

شهید علی خلیلی

متن کامل نامه در ادامه مطلب

السلام علیک یا بقیة الله

۳ نظر ۱۶ فروردين ۹۳ ، ۲۰:۰۸
علی

بسم الله الرحمن الرحیم

چند وقتی هست که شروع به کتاب خوندن در زمینه های مختلف کردم که خیلی خدارو شاکرم در این سال جدید این تغییر در من اتفاق افتاده است!

گفتم از این به بعد تجربیاتم رو به رفقا هم منتقل کنم. یکسری کتاب بود که 2 الی 3 سال پیش گرفته بودم ولی جدیدا تقریبا اکثرشون رو خوندم.

سری کتاب های «نیمه پنهان ماه» و «آسمان» که به روایت همسر شهدا میباشد. هر کتاب متعلق به یکی از شهدا میباشد که واقعا بینظیر هست.

این کتاب ها از قول همسر شهدا از موقع آشنایی با اون شهید بزرگوار میباشد. از جمله شهید: باکری، چمران، بابایی، همت و ...

واقعا پیشنهاد میکنم این سری کتاب هارو بخونید.

کتاب آسمان 1 (شهید بابایی به روایت همسر شهید):

عباس بابایی

«پایت را که از زمین برگیری آسمان راههای بیکرانش را نشانت خواهد داد. تو را در بر خواهد گرفت و چونان امانتی لطیف بالا خواهد برد. آن وحشت گنگ و بدوی از ارتفاع، صفیر گلوله هایی که با خود طنین مرگ را دارند دیگر نخواهدت ترساند. در نگاهت آسمان و زمین به هم می‌پیوندند تا افق شوند.... جایی برای در آمدن و لاجرم غروب کردن و اگر غروب اینگونه خونین نباشد، چگونه آفتاب هر صبح طلوعی تازه خواهد داشت؟

"عباس بابایی" آخرین پروازش را در عید قربان انجام داد. همسرش همان وقت در مکه منتظر آمدنش بود. فرصت کمی مانده بود و مرد که از چند شب پیش تقریبآ نخوابیده بود, کارهای زیادی داشت که باید انجام می‌داد.

حقیقت همسایه دیوار به دیوار مرگ بود و مرد حقیقت را یافته بود.»

این سری کتاب ها از انتشارات «روایت فتح» می باشند.

السلام علیک یا بقیة الله

۰ نظر ۱۵ فروردين ۹۳ ، ۱۵:۲۸
علی

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام به همه ی دوستان خوبم

امروز تصمیم گرفتم که تعدادی از آهنگ های حامد زمانی رو که خودم هم خیلی دوست دارم قرار بدم.

واقعا چنین خواننده انقلابی رو باید تشویق کرد و پشتیبانی کرد.

انشاالله که همیشه موفق باشه!

آهنگ ها:

1-امروز هنوز تموم نشده

2-عشق پاک

3-مرگ بر آمریکا

4-حضرت محمد(ص)

5-گزینه های روی میز

6-فصل رسیدن

7-راز روشن

8-شهر باران

حامد زمانی

امیدوارم همیشه پایدار و سلامت باشی!

السلام علیک یا بقیة الله

۱ نظر ۱۲ فروردين ۹۳ ، ۱۷:۲۹
علی

بسم الله الرحمن الرحیم

بر کنج لبت نوشته یحیی و یمیت *** من مات من العشق، فقد مات شهید

امروز میخوام با یکی از شهدا که واقعا دوستش دارم آشنا بشید.

اسمش علی بلورچی هست.

دانش آموز دبیرستان مفید و رتبه 5 کنکور و دانشجوی رشته الکترونیک دانشگاه شریف بود.

از شاگردان خاص حضرت آیت الله حق شناس به شمار میومد!

بعد از مدتها که دنبال اطلاعاتی از این شهید بزرگوار بودند دفترچه ی محاسبه نفس شهید رو پیدا کردند که به اصطلاح خود شهید، گناهان و خطاهایی که انجام داده رو در اون نوشته است. من حرفی درباره ی نوشته های اون نمیزنم، خودتون بخونید و قضاوت کنید.

این دفترچه رو از روز پنجشنبه 22 آذرماه سال 63 شروع به نوشتن کرده بوده و در زمان شهادتش 21 سال بیشتر نداشته است.

دفترچه محاسبه نفس: علی بلورچی هستم با 101 گناه

1. نماز صبح را بی حال خواندم و اصولاً حال نداشتم و خیلی بی حال زیارت عاشورا خواندم.

2. خواب بر من غلبه کرد.

3. یاد امام زمان علیه السلام کم بودم و هستم.

4. الفاظ زائد زیاد به کار بردم.

5. مشارطه نکردم.

6. زود عصبانی می شوم.

...

۰ نظر ۰۹ بهمن ۹۲ ، ۱۶:۱۸
علی