حرف های خودمونی

ما را که "یا مجیر" و "اجرنا" عوض نکرد *** دلتنگ گریه های محرم شده دلم

حرف های خودمونی

ما را که "یا مجیر" و "اجرنا" عوض نکرد *** دلتنگ گریه های محرم شده دلم

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سید حمیدرضا برقعی» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

چند روز پیش بود که داخل دانشگاه شنیدم قرار هست فیلمی از جشنواره فجر به اسم "بادیگارد" کار آقای حاتمی کیا پخش بشه و دیروز بود که داخل دانشگاه این فیلم رو دیدم، همین جا این رو بگم که تحلیل گر و منتقد به فیلم و کلا عرصه سینمایی نیستم و صرفا چیزی که برداشت کردم رو مینویسم، درباره خوش ساخت بودن فیلم نظر کارشناسی ندارم ولی اکثر داستان برام باور پذیر بود از دعوا های داخل فیلم تا به طور مخصوص شک کردن های نقش اول فیلم درباره این که آیا راهی که میرم درست هست یا نه که به نظرم خیلی قابل درک بود چون اکثرا باهاش برخورد داشتیم و حس کردیم، بیشتر درباره فیلم توضیح نمیدم که هر کس فیلم رو ندیده داستان لو نره، حتما ارزش یک بار دیدن رو داره به نظرم، البته اگر علاقه دارید فیلم ارزشی ببینید. حتما به شباهت های حاج حیدر هم دقت کنید!

جوایزش هم اگر اشتباه نکتم:

1- سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول مرد آقای پرویز پرستویی

2- سیمرغ بهترین جلوه های بصری آقای اسلامیان

3- دومین فیلم از نگاه تماشاگران بعد از فیلم "ابد و یک روز"

کلا تو سه جمله نظرم درباره فیلم و شباهتش با دنیای واقعی:

1- کم نیستن آدم هایی که به خاطر باورشون زندگی میکنند نه چیزهای دیگه ای که شاید به نظر ما خیلی به نفعشون هست و مهم تر از این، قطعا کم نیستن افرادی که صرفا با ظاهرسازی و تظاهر کمک به نظام و طرفداری از کشور چه کارها که نمیکنند.

2- تا حالا به فرق بین کلمه محافظ و "بادیگارد" فکر نکرده بودم به نظرم میاد خیلی کارها مثل همین دو تا کلمه باشند که در ظاهر فرقی ندارند ولی در اصل ماجرا پشت یکیش عقیده و اعتقادات هست. (حالا هر عقیده ای، مهم بودن یکسری اصول هست)

3- قطعا امثال "حیدر" های فیلم "بادیگارد" کم نیستن که زحمت این جایی که داخلش هستیم و زندگی میکنیم رو میکشن با تمام کمی و کاستی هایی که شاید این نظام و کشورمون داره و خیلی هم ازش بد میگییم، ولی انصافا یه بار پیش خودمون بگیم ما چی کار کردیم و چقدر درست عمل کردیم و میکنیم که از همه توقع داریم خیلی خوب برخورد کنن و همه چیز سریع گل و بلبل بشه. باز هم میگم منکر کم و کاستی ها هیچ وقت نیستم.

**ولی کی باید این مشکلات رو رفع کنه؟ خودمون؟ مسئولین؟ مردم؟ مگه ما مردم نیستیم و خودمون مسئولیت نداریم؟**

********************************************************************************************************

پی نوشت: اولین فیلمی بود که از جشنواره دیدم، در کل فیلم های خوبی که دیدید رو لطف کنید بگید برم ببینم، "ایستاده در غبار" و "ابد و یک روز" رو هم تعریفش رو زیاد شنیدم که اگر جایی اکران شد حتما میرم و پیشنهاد میکنم این همه تعریف حداقل ارزش دیدن رو داشته باشه. 

.

تسلیت نوشت: ایام فاطمیه رو به حضرت صاحب (عج) و شیعیان حضرت تسلیت عرض میکنم.

دارد دل و دین می برد از شهر شمیمی

افتاده نخ چادر او دست نسیمی

تسبیح دلم پاره شد آن  دم که شنیدم

با دست خودش داده اناری به یتیمی

حتی اثر وضعی تسبیح و دعا را

بخشیده به همسایه، چه قرآن کریمی

در خانه ی زهرا همه معراج نشینند

آنجا که به چادر او نیست گلیمی

ای کاش در این بیت بسوزم که شنیدم

می سوخت حریم دل مولا چه حریمی

آتس مزن آنش در و دیوار دلش را

جز فاطمه در قلب علی نیست مقیمی

حالا نکند پنجره را وا بگذاریم

پرپر شود آن لاله زخمی به نسیمی

(سید حمیدرضا برقعی)

التماس دعا

السلام علیک یا بقیة الله

۱ نظر ۰۳ اسفند ۹۴ ، ۱۲:۴۷
علی

بسم الله الرحمن الرحیم

چند وقتی هست دلم میخواد درباره اتفاقات اخیر که در اطرافم در حال رخ دادن هست بنویسم ولی اصلا وقت نکردم، شاید ماه رجب بهترین بهانه بود که بالاخره شروع به نوشتن کنم، از خستگی ها و کارها و ... که بگذریم ماه رجب چیزی از این هارو باقی نمیگذاره! ماهی که بسیار بسیار سفارش شده هست. اولین روز و شبش هم با بهترین شبها، شب لیلة رغائب آغاز شد و چه با صفا بود این و شب و روز که واقعا برای من به یادماندنی شد. غرضم از گفتن این ها حرفا اینه که این ماه رو از دست ندیم و با همه ی مشغولیت ها و کارها کمی توی این ماه برای خودمون وقت بگذاریم، نمیگم زیاد در حد روزی یک ساعت، حتی در حد نیم ساعت هم کفایت میکنه! وقت بزاریم ببینیم واقعا داریم چی کار  میکنیم و برای چه اهدافی فعالیت میکنیم که خدای نکرده سر بالا نیاریم و ببینم که در آخرت به اسم بچه مذهبی و حزب اللهی مصداق آیه: «خَسِرَ الدُّنیا وَالآخِرَة» شده ایم. عرض بنده با این جمله تمام که: کاشکی برای عقایدمون از خودمون خرج کنیم و بر آن ها پافشاری داشته باشیم. این جمله بماند تا مفصلا سر همین ماجرا به زودی درد و دلی بنویسم و حرف هایم را بزنم.

شب ولادت پسر شاه خراسانی ایران هم بر همه دوستداران حضرت مبارک باشد.

چند بیتی از سید حمیدرضا برقعی در مدح امام جواد در شب میلاد حضرت:

عاشقی را به وجد می آری یوسفانه تبسمی داری

به کدامین ملیح رفتی که چهره ای سبز و گندمی داری ؟

وصف آیینه کار شاعر نیست از لب خود شنیدنی هستی

دوست دارم خودت بگویی که از خودت چه تجسمی داری

مرهم و زخم در نگاه شماست حلقه اتحاد خوف و رجاست

بر سر مهربانی چشمت مژه هایی تهاجمی داری

با یقین می رسم به این معنی چارده نور واحدی ، یعنی

عشق از هر نظر خودت هستی با خودت چه تفاهمی داری

کفر را جذبه های لبخندت چاره ای نیست جز مسلمانی

خنده کن یا مکارم الاخلاق معجزات تبسمی داری

امام جواد

السلام علیک یا بقیة الله

۱ نظر ۱۹ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۹:۲۲
علی